play a regulatory role
نقش نظارتی ایفا کردن
is the ruler
حاکم بودن
play a ruler role
نقش حاکم را ایفا کردن
Meaning: control an activity, process or industry
کنترل یک فعالیت، فرآیند یا صنعت
EXP: It remains highly controversial whether the government should play a regulatory role in this industry.
این که آیا دولت باید نقش نظارتی در این صنعت ایفا کند یا خیر، همچنان بسیار بحث برانگیز است.
regulate and oversee
تنظیم کردن و نظارت داشتن
Meaning: watch and control something in order to ensure that it works or happens in the way that it should
بر چیزی نظارت داشتن و کنترل کردن آن جهت اطمینان از نحوه عملکرد یا رخ دادن چیزی آن گونه که انتظار می رود
EXP: An accident that occurred in the skies over the Grand Canyon resulted in the establishment of the Federal Aviation Administration to regulate and oversee the operation of aircraft in the skies over the United States . (Cambridge IELTS 8)
حادثه ای که در آسمان گرند کنیون رخ داد منجر به تأسیس اداره هوانوردی فدرال به منظور تنظیم و نظارت بر عملکرد هواپیماها در آسمان ایالات متحده شد. (کمبریج آیلتس 8)
rules and regulations
قوانین و مقررات
Meaning: official rules that control the way things are done
قوانین رسمی که نحوه انجام کارها را کنترل می کنند
EXP: The job had been very dangerous before rules and regulations were introduced.
این شغل قبل از وضع قوانین و مقررات بسیار خطرناک بوده است.
impose a ban on sth.
اعمال ممنوعیت بر چیزی
ban sth.
ممنوع / تحریم / قدغن کردن چیزی
Meaning: officially order that sth. should be forbidden
دستور رسمی دادن مبنی بر اینکه چیزی باید ممنوع شود
EXP: Some think that the government should impose a ban on the sale of tobacco.
برخی فکر می کنند که دولت باید فروش تنباکو را ممنوع نماید.
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در آموزش کلمات و اصطلاحات مربوط به دولت government در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با دولت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.
منبع: https://tatschool.ir/education/government-terms-ielts/
play a regulatory role
نقش نظارتی ایفا کردن
is the ruler
حاکم بودن
play a ruler role
نقش حاکم را ایفا کردن
Meaning: control an activity, process or industry
کنترل یک فعالیت، فرآیند یا صنعت
EXP: It remains highly controversial whether the government should play a regulatory role in this industry.
این که آیا دولت باید نقش نظارتی در این صنعت ایفا کند یا خیر، همچنان بسیار بحث برانگیز است.
regulate and oversee
تنظیم کردن و نظارت داشتن
Meaning: watch and control something in order to ensure that it works or happens in the way that it should
بر چیزی نظارت داشتن و کنترل کردن آن جهت اطمینان از نحوه عملکرد یا رخ دادن چیزی آن گونه که انتظار می رود
EXP: An accident that occurred in the skies over the Grand Canyon resulted in the establishment of the Federal Aviation Administration to regulate and oversee the operation of aircraft in the skies over the United States . (Cambridge IELTS 8)
حادثه ای که در آسمان گرند کنیون رخ داد منجر به تأسیس اداره هوانوردی فدرال به منظور تنظیم و نظارت بر عملکرد هواپیماها در آسمان ایالات متحده شد. (کمبریج آیلتس 8)
rules and regulations
قوانین و مقررات
Meaning: official rules that control the way things are done
قوانین رسمی که نحوه انجام کارها را کنترل می کنند
EXP: The job had been very dangerous before rules and regulations were introduced.
این شغل قبل از وضع قوانین و مقررات بسیار خطرناک بوده است.
impose a ban on sth.
اعمال ممنوعیت بر چیزی
ban sth.
ممنوع / تحریم / قدغن کردن چیزی
Meaning: officially order that sth. should be forbidden
دستور رسمی دادن مبنی بر اینکه چیزی باید ممنوع شود
EXP: Some think that the government should impose a ban on the sale of tobacco.
برخی فکر می کنند که دولت باید فروش تنباکو را ممنوع نماید.
در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در آموزش کلمات و اصطلاحات مربوط به دولت government در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با دولت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.
منبع: https://tatschool.ir/education/government-terms-ielts/